کتاب کشف رهبر درون نوشته استوارت لوین و مایکل کروم، اثری است که تشخیص توانایی های رهبری و مدیریت خودتان را آشکار می سازد و به شکل کاربردی ارتباط موثر با دیگران و اثرگذاری خوب روی آن ها را آموزش می دهد.
استورات لوین و مایکل کروم بر این باورند که مدیران موفق معتقدند کسی که هیچ اشتباهی نمی کند، هیچ وقت هم چیز جدیدی یاد نمی گیرد. آن ها هرگز از اشتباه کردن نمی هراسند چون می دانند اشتباه شکست نیست. بزرگترین موفقیت رهبران در زمانی رخ داده است که کاملا ناامید بوده اند.
گزیده ای از کتاب کشف رهبر درون ترجمه خانم مهدیه مقاری
رهبران فردا باید تصویر و مفهوم واقعی ارزشهای سازمانهایی را كه آرزوی راهنمایی و پیشبردشان را دارند پایهریزی كنند. این رهبران باید بسیار بیشتر و مؤثرتر از رهبران قبلی با پیروانشان ارتباط برقرار كرده و به آنها انگیزه دهند. آنها باید مواظب اوضاع و احوال و تغییرات نسبتاً پایدار باشند. این رهبران جدید باید جایجای سازمانها و مؤسسات تحت نظرشان را ( از كف فروشگاه گرفته تا اتاق مدیر) برای كشف استعداد و خلاقیت مورد كندوكاو قرار دهند.
دیل كارنگی آنقدر زنده نماند كه ببیند روزگار ثروتهای باد آورده به سر رسیده و جای خود را به تحولی ناآرام داده است. اما خیلی پیش از اینكه كسی حتی اصطلاحاتی همچون بینش همكاری، قدرت گرفتن كارگران، یا روند بهبود كیفیت را شنیده باشد، كارنگی داشت برخی از مفاهیم پایهای ارتباطات انسانی را كه در مركز آن عقاید مهم قرار داشتند بنیاد مینهاد. كارنگی در سال 1912، به شهر نیویورك آمد، جوانی از شمال غربی میسوری كه سعی داشت بفهمد با زندگیش چه كند. او سرانجام كاری را با عنوان آموزش شبانهی زبان عمومی به بزرگسالان پیدا كرد.
كارنگی سالها بعد نوشت،” در آغاز من تنها درسهایی را در زبان عمومی میدادم كه برای آموزش بزرگسالان طراحی شده بودند تا هم در مصاحبههای كاری و هم در مقابل گروهها با تجارب واقعی تمام حواس خود را جمع كرده و عقایدشان را با شفافیت اثر بخشی و دقت بیشتری بیان كنند. اما به تدریج، با گذشت فصلها، متوجه شدم كه تك تك این افرادی كه به آموزش زبانی تأثیرگذار نیاز داشتند، هنوز هم به آموزش بیشتری در زمینهی هنر زیبای همراهی با مردم در كارها و ارتباطات اجتماعی روزانه نیازمند هستند.“ بنابراین كارنگی درسش را وسعت بخشید تا شامل برخی از مهارتهای پایهای برقراری ارتباطات انسانی نیز بشود. او هیچگونه كتاب، برنامه، یا راهنمای درسی رسمی و منتشر شدهای نداشت، اما او خود فهرستی رو به ازدیاد را از تكنیكهای عملی پیشرفت كردن در جهان بوجود آورد، و هر روز آنها را امتحان میكرد.
سپاسگزاری ها
كتابی اینچنین را نمیتوان به تنهایی یا دو نفره نوشت. در حقیقت، این كتاب بهخاطر همكاری سخاوتمندانه افراد با استعداد بسیاری از جمله جی. الیوركروم، آرنولد جی. گیتومر، مارك كی. جانسون، كوین ام. مك گوایر، رجیناام، كارپنتر، مری برتون، جینیام. ناروكی، دیان پی. مك كارتی، هلن استال، ویلی زاندر، جین- لوئیس ون درن، فردریك دابلیو. هلیز، مارسلا برگر، لارین كانلی و الیس هنیكن تكمیل شده است.
ما همچنین بهخاطر حمایتی كه از كل مؤسسه دیل كارنگی (حامیان مالی، مدیران، معلمین، اعضای كلاس و تیم اداری مؤسسه) دریافت نمودیم از ایشان كمال تشكر را داریم.
در آخر، این كتاب به شدت متكی به تجربیات برخی از رهبران بسیار موفق دنیاست. این مردان و زنان در رشتههای مختلف بسیار از جمله تجارت، علم و ادب سرآمد میباشند. تمامی آنها سخاوتمدانه وقت، خاطرات و اندیشههایشان را در اختیار ما قرار دادند.